یک ماهگی گلکم مبارک
سلام مامانم
روز 27 اسفند یعنی دقیقا روزی که شما یک ماهه شدی ،باید قد و وزنتو میدیدیم چقدر شده؟؟؟؟بابامهدی هم تو گوگل مپ خانه بهداشت روستای سطل سر رو بعنوان نزدیکترین خانه بهداشت گیر اورد البته شایان به ذکره که بگم،خانه بهداشت خود لاهیجان بهمون خیلی نزدیک بود ولی بابا مهدیه دیگههههههههههههههههههه چه میشه کرد؟؟؟،فوق العاده خوش سفر و اهل گردش و تفریحمنم پیشنهادشو برای رفتن به سطل سر که جز جاهایی بود که تا حالا نرفته بودیم رو ،پذیرفتم ،چون هم یه هوایی میخوردیم و وهم کارمونم انجام میدادیمبه این میگن یه تیر و دو نشون
وااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااای حنیفاااااااااااا،عجب جاده زیبایی بود،چایی ها تازه در اومده بودن و تموم کوههای اطراف به سبزی میزدن،در کنار مه آلود بودن هوا یه نسیم خنکی میومد که در کنار دلچسب بودنش یه گزش کوچیکی هم داشت،تا چشم کار میکرد فقط و فقط سر سبزی بود و بس،بوی نم بارون و خاک بینی آدمو نوازش میداد و با اینکه من و بابا مهدیت هزاران بار به شمال سفر کرده بودیم و چشمامون از سرسبزی سیر بود ولی خداییش این جاده بکر یه حرف تازه ای داشت برای خودشاصلا کلا جاهای بکر و خییییییییلی دوست دارمخدایا آخه بهشتت چه شکلیه که تموم این زیبایی های دنیا جلوش هیچه؟؟؟؟منم اونجا ببر
خلاصه، بعد از کلی حظ سمعی و بصری، رسیدیم به خانه بهداشت که بعد از قد و وزن کردن شما، خوشحال و راضی به گشتنمون ادامه دادیم