حنیفا ساداتحنیفا سادات، تا این لحظه: 6 سال و 2 ماه و 18 روز سن داره
داداش امیرحسینداداش امیرحسین، تا این لحظه: 8 سال و 11 ماه و 26 روز سن داره
شروع عشق مامانی و باباییشروع عشق مامانی و بابایی، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 29 روز سن داره

حنیفا ،ماه تابان ما

بابا مهدی

1397/3/31 13:53
نویسنده : مامان شکیبا
154 بازدید
اشتراک گذاری

سلام مامانی

یه تشکر ویژه میکنم از بابا مهدیت که تو کل بارداریم اخلاقای تند منو تحمل کرد،واقعا نمیدونم چرا اینجوری شده بودم؟؟؟اصلا انگار کل هورمونام بهم ریخته بود و به در و دیوار هم گیر میدادم حتی وقتی امیرحسین اذیتم میکرد سر بابات خالی میکردم،طفلکی بهم هیچی نمیگفت و فقط تحملم میکرد و برای داشتن آسایش و آرامشم خودشو به آب و آتیش میزد از هزینه های سنگین سونوگرافی های گرون تو جاهای بنام بگیر تا خورد و خوراکم که فقط محدود شده بود به خوردن گوشت قرمز و ماهی و میگو،اونم به مقدار زیاد،چون واقعا تحملل برنج یا گوشت مرغ رو نداشتم و فقط با گوشت و ماهی و میگو خودمو سیر میکردمآرامتو کل حاملگیمم انقدر کاهو خورده بودم که دیگه شبیه خرگوش شده بودم وماه های آخرم یک لیتر شیر و بادوم و پسته و کشمش و کنجد و خرما رو تو مخلوط کن میکس میکردمو و روزانه میخوردم و بابا مهدیتم بدون هیچ منتی و واقعا با جون و دل همشو تهیه میکرد و واقعا از اینکه من انقدر به فکرتم خوشحال میشدآرام

خلاصه هر چی از خوبیهای بابامهدیت بگم ،کم گفتم و امیدوارم بزرگتر شدی،قدرشو بیشتر بدونی چون واقعا مردیه که همه داشته و نداشته هاشو تو خونه خرج میکنه و به فکر حروم کردن پول برای دیگران یا رفیق بازی و اینا نیست و تموم فکر و ذکرش آرامش من و به تبع اون آسایش داشتن شماست،همچین مردی تو این روزگار کم پیدا میشه آرام

امیدوارم بختت مثل من بلند باشه و شوهر خوبی مثل بابات نصیبت شهبوس

دعای روز و شبم از دوران جنینیت تا هر سن و سالی که برسی بعد از سلامتی فقط و فقط بخت بلند و سفید  بوده و هست و خواهد بود.

                

پسندها (1)

نظرات (1)

mahsamahsa
2 تیر 97 1:06
خدا همه رو خوشبخت كنه و شما و عشقتون رو با بچه هاي گلتون در كنار هم شاد و سالم نگه داره
مامان شکیبا
پاسخ
ممنون از دعای خوبتونآرام