حنیفا ساداتحنیفا سادات، تا این لحظه: 6 سال و 2 ماه و 12 روز سن داره
داداش امیرحسینداداش امیرحسین، تا این لحظه: 8 سال و 11 ماه و 20 روز سن داره
شروع عشق مامانی و باباییشروع عشق مامانی و بابایی، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 23 روز سن داره

حنیفا ،ماه تابان ما

اذان و اقامه

سلام مامانکم من از بابا مهدی درخواست کردم تا قبل از رفتن به خونه تو گوش راستتون اذان بگن و تو گوش چپتون اقامه اینم از فلسفه اذان و اقامه گفتن تو گوش نی نیها: نچه در یادداشت زیر آمده تلفیقی ازاحادیث معصومین  وگفتار بزرگان اهل سنت درباره فلسفه وحکمت گفتن اذان واقامه در گوش نوزادان می باشد.از قدیم رسم بر این بود که وقتی کودکی به دنیا می آمد او را در آغوش پدربزرگ یا مادربزرگش که سال ها مسلمانی کرده بود و آداب اسلامی را خوب می دانست می گذاشتند تا با دهانی که بارها با آن ذکر خدا را گفته، در گوشش اذان و اقامه بخواند.این رسم هنوز هم در بین بسیاری از خانواده ها انجام می شود. البته شاید بعضی از خانواده ها به دلیل مشغله زیاد از این کار م...
28 خرداد 1397

زایمان در آب مامان شکیبا

سلام مامان مامانا چهارشنبه 25 بهمن،در حالیکه مامانی 38 هفته و 5 روزش بود،با توجه به تموم مراقبتها، داداش امیرحسینت مریض شدو چه سرما خوردگی بد و شدیدی هم بود مان جونمم از ترس مریض شدن من و بدنبال اون ضعیف شدن و از پس زایمان طبیعی بر نیومدن من،داداش امیرحسینت رو به خونشون برد و امیر حسینم از خدا خواسته با هزارتا ذوق رفت خونه مان جونش من که تو کل روز تموم حواسم پیش داداش امیرحسینت بود و دلم براش هم میسوخت و هم خیلی تنگ شده بود وقتی زنگ میزدم خونه مان جونم تا جویای حال حضرت والا بشم ،صدای جیغ و خنده هاش آرومم میکرد. از بابت مان جونم خیالم راحت بود چون تموم قلق های داداشیت رو بلد بود و میدونست چی دوست داره و چی دوست نداره از امیرحسینمم خیالم...
28 خرداد 1397

بستن ساک بیمارستان

سلام عشق شما چون بچه زمستون بودی،یه ذره ساک وسایلت سنگین تر از داداش امیرحسینت بود. با اینکه میدونستم بیمارستان بهت لباس میده ولی برای برگردوندنت از بیمارستان به خونه،سعی داشتم تموم لباسایی که با هزار ذوق برات خریده بودیم رو تنت کنم،اینم عکساشون علاوه بر اینا بنده به سفارش خانوم شفیعی(ماما همراهم)از هفته 37 مشغول به خوردن قرص گل مغربی روزی دو تا،روغن کرچک 1 قاشق غذا خوری و دمنوشایی مثل تخم شوید و گل گاو زبون و گل بنفشه شده بودم،که تمومی اینا برای باز شدن دهانه رحم موثر بود،برای همین علاوه بر ساک لباس شما ،یه ساک دیگه که حاوی این دمنوشا بود رو هم ،باید با خودمون به بیمارستان میبردیم ...
28 خرداد 1397

خوش شانس کی بودی تو؟؟؟

سلام گل مامانی آخه  مگه میشه یکی از دوره جنینیش خوش شانس باشه؟؟؟خوش شانس کی بودی تو آخه؟؟؟؟ بعد از 38 سال تو خانواده میرترابیا(خانواده پدری)یه دختر اومد و اونم شمایی نیومده ،رو چشماشون میذاشتن و میذارنت،دم به دقیقه برات چیز میخریدن و هر دفعه که هر کدومشونو میدیدم سراغتو میگرفتن  و  بنده هم زبونم مو در اورده بود انقدر که گفته بودم"بااااااااااااااااا باااااااااااااااااااا جان،دختر من آخرای بهمن بدنیا میاد". بابا فتاحت چپ میرفت،راست میومد،میگفت این دختر(یعنی شما) نور چشم منه،افتخار منه،ببینید اجاق من کور نیست.منم خندم میگرفت  و با خودم میگفتم"بابا جان تو جامعه ما اونی که پسر نداره اجاقش کوره نه دختر...
28 خرداد 1397

وسایل آشی خانوم

سلام مامانکم اولا یه تشکر ویژه میکنم از داداش امیرحسینت که اجازه داد تا یه گوشه از اتاقشو اختصاص بدیم به یه سری تزئینات ساده از وسایلی که بابا مهدی و مامانی با هزاران ذوق و شوق خریده بودن ثانیا تشکر کنم از مان جونم بخاطر نگهداری از داداش امیرحسینت شیطونت ،به مدت ۲۴ ساعت ،تا بنده بتونم وسایل شما رو درست کنم چون اگه امیرحسین بود نمیذاشت قیچی دستم بگیرم چه برسه به بریدن فوم با کاتر و......ثالثا تشکر ویژه کنم از خودم که کل شب رو تا صبح بیدار بودم ،در حالیکه از شدت خستگی  شرشر اشک از چشمام میومد تا وسایل شما رو درست کردم ببخشید که زیاد قشنگ نشدن چون دیگه شما بچه دوم مائید و منم مجبور بودم تو اتاق داداش امیرحسینت وسایلتو بذارم ولی اگر امکا...
27 فروردين 1397

آخرین سونو

سلام عشقک آخرین سونوم رو بنا به درخواست دکترم تو هفته ۳۷ بارداریم انجام دادم چون برای زایمان طبیعی نباید زیادی درشت میبودی و دکتر تا وزن ۳۳۰۰_۳۴۰۰رو برام مجاز دونست و تنها سونوگرافیستی که دکترم بشدت قبولش داشت خانم دکتر رحمانی بود که بشدت مطب شلوغی هم داشت،که خدا رو شکر من هم راحت وقت گرفتم و هم زود کارم انجام شد.بابا مهدی چون کلاس زبان داشت و از قضا هم اونروز بخاطر آلودگی هوا،طرح زوج و فرد از دم درب منزل بود و ماشین ما هم فرد ،بعد از گذاشتن داداش امیرحسینت خونه مان جون و گرفتن اسنپ راهی غرب تهران شدم  قربونت برم که انقدر وروجکی ،به محض وارد شدن به اتاق سونو،خانم رحمانی گفت که شما بریچی و انگار یه خروار یخ ریختن روی تنم،مرتب طی سونو ...
27 فروردين 1397

سونو بیوفیزیکال

سلام دخملی قشنگم آخرین باری که مامانیت سونو رفت هفته 30 بارداریش بود که دکتر سونوگرافیست احتمال کم شدن مایع آمونیوتیک دور جنین رو داد که البته گفت هنوز تو رنج نرماله اما ممکنه به مرور کم بشه من نه نشتی داشتم و هم خیلی سر شما آب میخوردم و واقعا از حرف سونوگرافیست متعجب شدم وقتی سونو رو به دکترم نشون دادم گفتن که بنده باید استراحت کامل بکنم وگرنه مجبور به بستری کردن من تو بیمارستان میشن خداییش با وجود کارای خونه و نبود کمک و شیطونیای داداش امیرحسینت میشه استراحت کرد؟؟؟ خلاصه بابا مهدی حدود یه هفته ای زودتر میومد خونهدکه من بیشتر استراحت کنم و کلی کمک حالم بود.بنا به درخواست دکترم،یه سونو بیوفیزیکال باید انجام میدادم که سونوی بیوفیزیکال د...
9 اسفند 1396

آزمایش تست تحمل گلوکز

تست تحمل گلوکز ( Glucose Tolerance Test) چیست و چرا در دوران بارداری انجام می شود؟ تقریبا یک مورد به ازای هر 10 زن باردار دیابت بارداری ( GTT) را تجربه خواهند کرد. در صورتی که قند دو ساعت بعد از غذای فرد بالاتر از حد طبیعی باشد ، تست تحمل گلوکز (GTT) که شامل سه مرحله اندازه گیری قند خون است ، می تواند در تشخیص دیابت بارداری بسیار کمک کننده باشد. تست تحمل گلوکز برای چه کسانی انجام می شود؟ تست تحمل گلوکز به صورت روتین در دوران باردرای بین هفته 26 تا 30 در خواست می شود. همچنین شاید قبل از این زمان به زنانی که چاق هستند و یا سابقه خانوادگی دیابت دارند توصیه به انجام GTT می شود. آزمون تحمل گلوکز خوراکی (OGTT) چیست و چطور انجام ...
9 اسفند 1396